بیراهه ای در آفتاب

ساخت وبلاگ
بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته دامان دوستی ز چه برچیده ای زِ ما؟      در ما نمانده زانهمه شادی نشانه یی    ماییم و دلشکستگیِ جاودانه یی       خاموش مانده معبد متروک سینه ام    در او نه آتشی، نه زِ گرمی نشانه یی      دامان دوستی ز چه برچیده ای زِ ما؟    دانی که نیست آتش ما را زبانه یی          خندد بهار خاطر من، زانکه در دلم    هر لحظه می زند غمی ز ن بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : دامان,دوستی,برچیده, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

بنشینیم و بیندیشیم! این همه با هم بیگانه این همه دوری و بیزاری به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟ و چه خواهد آمد بر سر ما با این دل های پراکنده؟   جنگلی بودیم شاخه در شاخه همه آغوش ریشه در ریشه همه پیوند وینک، انبوه درختانی تنهاییم.   مهربانی، به دل بسته ما، مرغی ست کز قفس در نگشادیمش و به عذری که فضایی نیست وندرین باغ خزان خورده جز سموم ستم آورده هوایی نیست ره پرواز ندادیمش.   هستی ما که چو آیینه تنگ بر بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : تشویش,خواهد,پراکنده؟, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته من به حرفی تازه در عشق نرسیدم در آنسوی دنیا زاده شده بودیدور بودیمثل تمام آرزوهاو ریل هادر مه زنگ زده بودندهیچ قطاری حاضر نبودمرا به تو برساندمن به تو نرسیدممن به حرفی تازه در عشق نرسیدمو در ادامه خواب های منهرگز خورشیدی طلوع نکرد ... شعر از رسول یونانبرچسب‌ها: تمام آرزوها, قطار, عشق, خورشید, خواب نوشته شده در سه شنب بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : حرفی,تازه,نرسیدم, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 174 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود عقل با دل روبرو شد صبح دلتنگی بخیرعقل بر می گشت راهی را که دل پیموده بود عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت دل پریشان بود،دل خون بود،دل فرسوده بود عقل منطق داشت حرفش را به کُرسی می نشاند دل سراسر دست و پا می زد ولی بیهوده بود حرفِ منت نیست اما صد برابر پس گرفت گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود من کیم؟! باغی که چون ب بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : راهی,پیموده, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 371 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته یکروز می آیی که من، دیگر دچارت نیستم یکروز می آیی که من، دیگر دچارت نیستماز صبر ویرانم ولی، چشم انتظارت نیستم یکروز می آیی که من،نه عقل دارم نه جنوننه شک به چیزی،نه یقین،مست و خُمارت نیستمشب زنده داری می کنی، تا صبح زاری می کنیتو بی قراری می کنی، من بی قرارت نیستمپاییز تو سر میرسد، قدری زمستانی و بعدگل میدهی، نو میشوی، بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : یکروز,دیگر,دچارت,نیستم, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 191 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند خود ندانم چه خطایی کردم که زمن رشته ی الفت بگسست در دلش اگر جایی بود مرا پس چرا دیده ز دیدارم بست هر کجا می نگرم باز هم اوست که به چشمان ترم خیره شده درد عشق است که با حسرت و سوز بر دل پر شررم چیره شده گفتم از دیده چو دورش سازم بی گمان زودتر از دل برود مرگ باید که مرا دریابد ورنه دردی ست ک بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : رفته, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 179 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته زندگی افتضاح قشنگی ست زندگی افتضاح قشنگی ستهر چه بیشتر در آن غرق میشویبیشتر نمیمیری...!شعر از جلال پرآذرانبرچسب‌ها: زندگی, افتضاح, قشنگ, غرق, نمیمیری نوشته شده در شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ساعت 18:21 توسط حسرت| | بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : زندگی,افتضاح,قشنگی, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته آن که عاشق بود پنجره شد خواب دیدم ما را بریدند .. و به کارخانه چوب بری بردند... آن که عاشق بود پنجره شد.. آن که بی رحم چوبه دار... از من اما دری ساختند برای گذشتن! شعر از پل الواربرچسب‌ها: خواب دیدم, کارخانه چوب بری, عاشق بود پنجره, بی رحم چوبه دار, دری ساختند برای گذشتن نوشته شده در شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۶ساعت 1 بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : عاشق,پنجره, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

از تو بعید نیست جهان عاشقت شودشیطان رانده، سجده‌کنان عاشقت شود از تو بعید نیست میان دو خنده‌اتتاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود توران به خاک خاطره‌هایت بیافتد وآرش، بدون تیر و کمان، عاشقت شود چشمان تو که رنگ پشیمانی خداستدرآینه، بدون گمان، عاشقت شود از تو بعید نیست، قیامت کنی و بعدخاکستر جهنمیان عاشقت شود وقتی نوازش تو شبیخون زندگیستهر قلب مات بی ضربان، عاشقت شود از من بعید بود ولی عاشقت شدماز تو بعی بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : بعید,عاشقت, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:11

لالای لای لای گل پونه لالای لایبابات رفته دلم خونه لالای لایبابات امشب نمی‌آیدگرفتن بردنش شاید لالای لای لالای لای لای گل آهن لالای لایباباتو دشمنا کُشتن لالای لاینشون دشمنا اونهدساشون غرقِ در خونه لالای لای بخواب آروم توی بستر لالای لایمث آتیش تو خاکستر لالای لایکه فردا شعله‌ور میشیتو خون‌خواه پدر میشی لالای لای   پ ن: اثری کمتر خوانده‌شده: لالایی احمد شاملو. این ترانه نخستین ترانه‌یی‌ست که زندان بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : لالایی,احمد,شاملو, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 174 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 17:57

بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته رفته است تا دیگر باز نگردد اگر کسی مرا خواست،بگویید رفته باران‌ها را تماشا کند.و اگر اصرار کرد،بگویید برای دیدنِ طوفان‌ها رفته است!و اگر باز هم سماجت کرد، بگویید:رفته است،تا دیگر باز نگردد! شعر از بیژن جلالی برچسب‌ها: باران ها را تماشا, دیدن طوفان, سماجت, دیگر باز نگردد, کسی مرا خواست نوشته شده در چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶ساعت 19:36 توسط حسرت| | بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : رفته,دیگر,نگردد, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 198 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 17:57